پس از سالها به بنبست خوردن، آزمایشهای شکست خورده، و اعتیاد تازه به کافئین، شما بالاخره یک پیشبرد علمی در آزمایشگاه داشتهاید. تبریک! حالا چه؟ اگر تنها شما، مشاورتان و چند همکار منتخب از اکتشافتان که به اندازه نوبل میارزد خبر داشتید، آیا هیچگاه اتفاق میافتاد؟
فلسفه انتشار
این سوال فلسفی موضوع یک نمایش به نام اکسیژن نوشته شیمیدان مشهور، کارل جراسی و رولد هافمن در سال 2001 است. نمایشنامه در مورد این سوال فرافکنی میکند: اگر یک برنده نوبل شیمی قدیمی برای کشف اکسیژن جایزه بگیرد، چه کسی آن را دریافت میکند؟ دانشمندانی که ابتدا وجود آن را مشاهده کردند (ولی نتایج را منتشر نکردند)؟ دانشمندانی که اولین بار کشفیات را منتشر کردند (ولی به درستی عملکرد آن را باور و درک نکردند)؟ یا دانشمندانی که در پایان تمام اجزا را در کنار هم گذاشتند و درک کنونی ما از این پدیده را شکل دادند؟ در یک دنیای ایدهآل، این دستاوردها توسط یک نفر به دست میآید، ولی در دنیای ما اینگونه نیست. با این که نمایشنامه به صورت مشخص پاسخ این سوال دردناک را که چه کسی لیاقت دریافت این جایزه را دارد نمیدهد ولی اهمیت انتشار در دنیای مدرن بسیار در آن مشهود است.
مشارکت در گفتگو
انتشار کارتان برای پیشرفت و دانش عمومی جامعه علمی به اندازه خود پژوهش مهم است. چرا؟ در کل، علم در صورتی که همگان آن را به شکل یک راز نگهداری کنند، جواب نمیدهد. یاد گرفتن از موفقیتها و شکستهای دیگران قدمی مهم در تقویت رشد علم و تکنولوژی در جهانی همیشه در حال تغییر است. انتشار کار جدید نه تنها به جهان نشان میدهد که چه دستاوردی داشتهاید بلکه همچنین درهای جدیدی به ایدههای جدید، کاربردها و زوایای جدیدی که شما ممکن است هیچگاه در نظر نگرفته باشید را ایجاد میکند. بخصوص، ادبیات علمی ثروتی از دانش ارائه میدهد که معمولا به عنوان نقطه آغازین برای پژوهشگرانی که در حال شروع بر روی موضوع یا ایده جدیدی هستند کار میکند.
انتشار نیز شکست میخورد
حتی اگر خروجی پژوهش شما چیزی که انتظارش را داشتید نیست، منتشرش کنید! آیا میدانستید که مخترع چسب کاغذ یادداشت در واقع در حال تلاش برای ساختن چسبی داعمی و قوی بود؟ تصادف او راهحلی برای مشکلی که هیچکس نمیدانست وجود دارد ساخت. آزمایشهای شکستخورده شما همچنین ممکن است کاربردهایی جایگزین در یک حوزه متفاوت یا کاملا ناشناس داشته باشد. در همین راستا، از پرسش سوال و نگاه کردن به مشکلات قدیمیتر با دیدی جدید نترسید. افرادی که به اصطلاح متخصص یک حوزه شناخته میشوند معمولا جزئیات ریز را در نظر نمیگیرند. بعضی اوقات، نگاهی تازه تنها چیزی است که برای پرسیدن سوالی سادهلوحانه که روحی جدید به پروژه میدهد کافیست.
زود و معمول: بازی CV
با اینکه مفهوم به اشتراک گذاشتن ایده به خیر علم کاری خوب است، قطعا برخی انگیزههایی کمتر احساسی در انتشار وجود دارند. ساختن رزومه/CV، مخصوصا برای دانشگاهیان، عاملی بسیار انگیزشی برای انتشار زودهنگام و معمول است. در واقع، بسته به موقعیت کنونی شغل شما یا نوع کاری که میخواهید به دست آورید، این ممکن است دلیل اصلی شما برای انتشار باشد. تعداد منتشرهها در یک رزومه/CV معمولا به عنوان ابزاری برای سنجش پژوهشگران با یکدیگر است. چه اینکار یک بررسی دقیق ارائه دهد یا خیر، این واقعیت تلخ میزان زیادی از استرس را بر روی پژوهشگران امروزی قرار میدهد که میتواند خلاقیت آنها را تحت تاثیر بگذارد و باعث کارهای منتشر شده ضعیفتر شود. در حالی که ممکن است بعضا بازی اعداد به نظر بیاید، مهم است که درک کنیم تنها چند مقاله با کیفیت در ژورنالهای معتبر با بررسی همکار تاثیری بزرگتری از آنچه دریایی از کارهای متوسط که هیچ کس نمیبیندشان دارند.
رسانهای شدن
یک انگیزه اصلی دیگر پشت انتشار زودهنگام و معمول اهمیت انتشار کارتان در تلاش برای عدم «رسانهای شدن» است. خواندن یک مقاله داغ تازه منتشر شده در روزنامهها از یک پژوهشگر با مشکلات مشابهی که شما در حال حل آنها هستید (یا شاید شما تنها یک روز در پروسه انتشار عقب هستید) بدترین کابوس یک نویسنده پژوهشی است. با اینکه این موقعیت ناگوار معمولا غیر قابل پرهیز است، راههایی برای جبران آن وجود دارند. به جای تعلل تا زمانی که شما تمام بخشهای کار را برای یک مقاله جامع کنار هم بگذارید، انتشار نتایج اولیهای که اهداف شما برای کارهای آتی را نشان میدهد را لحاظ کنید. این رویکرد میتواند مخصوصا در هنگام کار بر روی یک موضوع داغ در ادبیات علمی امروز به کار آید. در حالی که راههای دیگری برای حفاظت از حقوق فکری شما وجود دارند، مانند ثبت و افشای اختراع، این پروسهها معمولا پیچیده و زمانبر هستند و ممکن است مناسب نباشند؛ که این بسته به طبیعت کار شما دارد.
دوام بیاورید
با این گفتهها، انتشار در یک ژورنال با تاثیر بالا همیشه کار آسانی نیست. سماجت داشتن کلید حل ماجر است. از نظرات بررسیکنندگان از کارتان مایوس نشوید. اگر مقاله شما رد شد، با دقت نظرات و پیشنهادات را بخوانید و تصمیم بگیرید آیا این ژورنال همچنان جایی مناسب برای انتشار کار شما هست یا خیر. اگر هست، نسبت به تغییرات یا کار اضافه که ممکن است به نوشته شما کمک کند به نظر آنها نزدیک شوید،گشادهرو باشید. اگر اینطور نیست، یک ژورنال با اسکوپ یا خوانندگانی متفاوت که ممکن است برای کار شما در حوزه و موضوع بخصوص مناسبتر باشد پیدا کنید.
شغلتان را شکل دهید
هر انگیزهای برای انتشار دارید، از دیدن تصویر بزرگتر دریغ نکنید. پرشور باشید، بادوام باشید، و نسبت به تغییر و ایدههای جدید منعطف باشید. با اینکه دانشمندان قرن 18 که در نمایش اکسیژن نشان داده شدند سالها پیش از 1901 که اولین جایزه نوبل شیمی اهدا شد زندگی میکردند، میراث آنها امروز زنده است. در نهایت، حفاظت از تصاحب کارتان برای پیشرفت شغلی و شناخت شخصی شما همیشه حس خوبی دارد، ولی داشتن مشارکتی پرمعنی و پردوام برای علم چیزی است که همه این کارها به خاطرش انجام میشوند.
برچسبها: